سبک زندگی در ماه مبارک رمضان/صوت استاد پناهیان + دانلود
حواسمان باشد،آخرالزمان است!!!
حواسمان باشد،آخرالزمان است!!!
روزگار عجیبیست در جهان...روزگاریست که ریز علی ها در جهان قطاری را فدای یک پیراهن میکنند...!
روزگاریست که خون شهدا را پامال میکنند!!!
روزگاریست که شرمنده ی عباس (علیه السلام)شده ایم
روزگار عجیبیست
ما از بیگانگان هرگز ننالیم که هرچه کرد با مااشنا کرد
امان نامه میگیرند از ترس گزینه ها
روزگاریست که صدای همت ها و خرازی ها و باکری ها و بروجردی ها به گوش نمیرسد...
اری اخرالزمان است!!!
اقا جان کجایی....
روزگاریست همه چیز بر عکس شده
عکس شهدا را میبینند اما عکس شهدا عمل میکنند
دیگر کلید ها تیز شده اند...
هر چه شهدا کاشته اند علف هرز مینامند..!
دروییش میکنند..
گویا جلوی رشد درختان....را گرفته است
اری زمانیست که دین داری مانند نگه داشتن ذغال گداخته است در کف دست..
اما دستی که بیعت با ولایت کرده نسوزد...
اما راه روشن است اگر دل باشد
چشم از دهان سید علی دور نباشد
پوستری زیبا از امام خامنه ای (حفظ الله)
سوژه ی عکاسی !!
سوژه ی عکاسی !!
صدایی نظرم را جلب کرد.برگشتم
گفت :برادر یک عکس هم از ما بگیر!
گفتم:شرمنده،تعداد کمی فیلم برایم
مانده،دنبال سوژه ام.
گفت حتما باید شهید یا زخمی بشیم
تا سوژه پیدا کنی؟
با شرمندگی گفتم:نه،برادر این چه حرفی
است؟!من در خدمتم.
نشست وچفیه اش را به سر بست وبا زدن عطر "تی رز"به خودش
،صدای خنده بچه ها به آسمان بلند شد.
عکس را که گرفتم کلی تشکر کرد.
هنوز چند قدم از او جدا نشده بودم که خمپاره ای کنارمان به زمین خورد.
چادر
در زمانی که شأن و ارزش، جز به لباس و ماشین نیست ،
مقام معظم رهبری:
«حتماً چادر باشد، و غیرچادر نباشد.»
گفتیم كه «چادر بهتر از حجابهاى دیگر است.»
ولى زنان ما مىخواهند حجاب خودشان را حفظ كنند.
چادر را هم دوست دارند. چادر، لباس ملى ماست.
چادر، پیش از آنكه یك حجاب اسلامى باشد، یك حجاب ایرانى است.
مال مردم ما و لباس ملى ماست.(مهرماه 73)
حجاب مغفول ماندن نيست.
بلكه زن در سايه حجاب مي آموزد كه باجنبه انساني اش
باجامعه در تعاملي همه جانبه سازنده و خردمند باشد.
او مي آموزد كه جنبه زنانگي اش
بايد براي محيط گرم وصميمي خانه شوهر
وتربيت و توليد نسل سازنده باشد
وحاصل اين شناخت وعمل ((فلايوذين)) است...
يعني:
اذيت نديدن وبه رنج نيفتادن واحساس امنيت كردن...
منبع:كتاب حجاب چرا؟ از امين لشكري
منبع:★★حـــــــریر عفــــــاف★★
یک سوال و یک جواب...
هرکی چفیه میندازه بسیجی نیست...
بسیجی باید تفکرات ولایی داشته باشه...
علامه جوادی آملی
داستانی اموزنده
مرد فقیری بود که همسرش کره می ساخت و او آنرا به یکی از بقالی های شهر می فروخت ؛
آن زن کره ها را به صورت دایره های یک کیلویی می ساخت .
مرد آنرا به یکی از بقالی ها ی شهر می فروخت ودر مقابل مایحتاج خانه را می خرید .
روزی مرد بقال به اندازه کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند .
هنگامی که آنها را وزن کرد ؛ اندازه هر کره 900 گرم بود .او از مرد عصبانی شد
و روز بعد به مرد فقیر گفت : دیگر از تو کره نمی خرم
تو کره را به عنوان یک کیلو به من می فروختی در حالی که وزن آن 900 گرم است .
مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت :
ما ترازویی نداریم و یک کیلو شکر از شماخریدیم و آن را به عنوان وزنه قرار می دادیم .
ردای سرخ شهید همت و باکری را نمی توان با مچ بند سبز تعویض کرد
سال ها پیش که جنگ شروع شد، پدر بزرگ (امام خمینی (ره)) فرمان جهاد را صادر کرد. محمد ابراهیم (همت) و حمید (باکری) جان خود را بر کف دست گرفتند و برای مقابله با دشمن به جبهه ها رفتند.
آن موقع انگلیس و آمریکا خشاب های دشمنان ما را پرمی کردند تا گلوله هایشان را به سینه های سپر کرده محمد ابراهیم و حمید بزنند. در همان زمان بود که فرزند ناخلف ملت میر حسین (موسوی) از ترس جانش از سمت خود استعفا داد. پدر بزرگ به او گفت: در زمانی که مردم حزبالله برای یاری اسلام، فرزندان خود را به قربانگاه میبرند چه وقت گله و استعفا است؟
سال ها گذشت و سید علی (خامنه ای) که روزی پا به پای همت ها و باکری ها در جبهه ها به دفاع می پرداخت جای پدر بزرگ را گرفت. همان پدربزرگی که تا وقتی سید علی نمی آمد به احترام او نمی نشست (فیلم نماز ماه رمضان امام خمینی (ره)).
حالا اوضاع فرق می کرد. میرحسین که روزی از ترس جانش و در زمانی که باران گلوله بر سر ملت می بارید از سمت خود استعفا داده بود حالا می گفت: من برای کشور نگرانم!!!
آنقدر به خود مطمئن بود که چند روز قبل حتی چندساعت قبل از باز شدن صندوق ها خودش را رئیس جمهور می دانست. اما وقتی دید ملت یک منفعت طلب و ترسو را نمی خواهند، دست به آشوب زد.
طرفدارانش زدند و کشتند و آتش زدند و غارت کردند و .... در کشور اسلامی که همت و باکری خون سرخشان را بپایش ریخته بودند روز قدس در ماه رمضان بطری های آب در دست گرفتند، روز عاشورایی که همت و باکری از آن درس گرفته بودند حرمت امام حسین (ع) را شکستند و مانند سپاه یزید به کف و هلهله پرداختند و فرزند ناخلف بی خیال از تمام این بی حرمتی ها فقط بیانیه صادر می کرد.
حالا این میر حسین بود که خشاب اسلحه انگلیس و آمریکا را برای هدف گرفتن به آنچیزی که همت و باکری برایش سینه سپر کره بودند پر می کرد.
میر حسین برای اینکه بگوید حق است از خون سرخ محمد ابراهیم (همت) و حمید (باکری) سؤاستفاده کرد. اما نمیدانست محمد ابراهیم گفته بود : پیام من به شما در عصر غیبت این است که مطیع محض ولایت فقیه باشید و حمید هم گفته بود : در هر زمان و هر موقعیت از رهبری انقلاب تبعیت کنید.
محمد ابراهیم و حمید برای مال دنیا و پست مقام به جبهه ها نرفته بودند که امروز بعضی ها طلبکار آن هستند. محمد ابراهیم و حمید اگر گله ای از یک یا چند نفر داشتند آنرا به پای کل جبهه و انقلاب نمی گذاشتند که امروز بعضی ها این کار را می کنند.
حالا ملت بیدار شده بودند و دوباره برای آنچیزی که محمد ابراهیم و حمید خون خود را ریخته بودند انقلاب کردند. حالا فرزند ناخلف هاج و واج مانده بود که خون شهید همت و باکری چه جاذبه ای دارد...
نکته مهم:ام امام حسن مجتبی، امامیست که به دست همسرش به شهادت رسید...... امیدوارم نکته رو گرفته باشید.