شهریار کوچولو گفت: بیا با من بازی کن.
نمیدانی چه قدر دلم گرفته
روباه گفت:نمیتوانم بات بازی کنم. هنوز
اهلیم نکردهاند آخر
شهریار کوچولو پرسید: اهلی کردن یعنی چه؟
روباه گفت : معنیش ایجاد علاقه کردن است.
تو الان واسه من یک پسر بچهای مثل صد هزار
پسر بچهی دیگر.
نه من هیچ احتیاجی به تو دارم نه تو هیچ احتیاجی به من.
من هم واسه
تو یک روباهم مثل صد هزار روباه دیگر.
اما اگر منو اهلی کردی هر دوتامان به هم احتیاج
پیدا میکنیم.
تو واسه من میان همهی عالم موجود یگانهای میشوی من واسه تو.
-آدم فقط از چیزهایی که اهلی کند میتواند
سر در آرد.
انسانها دیگر برای سر در آوردن از چیزها وقت ندارند.
همه چیز را همین جور
حاضر آماده از دکانها میخرند.
اما چون دکانی نیست که دوست معامله کند
آدمها ماندهاند
بیدوست... تو اگر دوست میخواهی خب منو اهلی کن!
-انسانها این حقیقت را فراموش کردهاند اما تو نباید
فراموشش کنی
تو تا زندهای نسبت به چیزی که اهلی کردهای مسئولی ,
تو مسئول گلی هستی که اهلیش کردی...
شازده کوچولو-آنتوان دو سنت اگزوپری